خاندان بوشهریخاندان بوشهری یکی از خاندانهای تاثیرگذار در تاریخ ایران بودند و از تجا و اعیان بوشهر محسوب میشدند. فهرست مندرجات۲ - محمد بوشهری ۲.۱ - سال ۱۲۶۶ ۲.۲ - سال ۱۲۷۷ ۲.۳ - سال ۱۲۷۹ ۲.۴ - موافق با مشروطه ۲.۵ - سال ۱۲۹۸ ۲.۶ - گزارشی از وزیر مختار انگلیس ۲.۷ - تبعید برخی رجالیون ۲.۸ - معینالتجار در کودتای ۱۲۹۹ ۲.۹ - استقرار سلسله پهلوی ۲.۱۰ - وفات ۲.۱۱ - وضع فرزندان ۲.۱۲ - ملاقات با مقامات ۲.۱۳ - نام فرزندان ۳ - محمدصادق بوشهری ۳.۱ - مشاغل ۳.۲ - وفات ۴ - جواد بوشهری ۴.۱ - مشاغل ۴.۲ - وفات ۴.۳ - تصاحب اموال ۴.۴ - جاسوس انگلستان ۵ - رضا بوشهری ۵.۱ - مشاغل ۵.۲ - وفات ۶ - محمدباقر بوشهری ۶.۱ - تصاحب اموال ۶.۲ - مشاغل ۶.۳ - وفات ۷ - مهدی بوشهری ۷.۱ - شریک تجاری اشرف ۷.۲ - واسطه در تجارت ۷.۳ - دریافت وام از بانک ملی ۷.۴ - سهامداری شرکتها ۸ - پرویز بوشهری ۸.۱ - اشتغال به کار دادوستد ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - معرفی اجمالیحاج محمدآقا بوشهری ملقب به معینالتجار که پدرش حاج محمدرحیم دهدشتی از تجار و اعیان بوشهر بود. فرزندان معینالتجار عبارتاند از: محمدصادق بوشهری که از جوانی به شغل تجارت پرداخت و در زمان خود از بازرگانان عمدهِ ایران بود. جواد بوشهری که به امیر همایون معروف بود و تحصیلاتش را در رشته تجارت و اقتصاد به پایان رساند. وی از جوانی به تجارت پرداخت و در ضمن در محافل سیاسی تهران نیز رفت و آمد میکرد. رضا بوشهری هم بازرگان و تاجری معروف بود. محمدباقر بوشهری برای انجام تحصیلات عالی به اروپا رفت و در رشته تجارت و اقتصاد از دانشگاه منچستر انگلستان لیسانس گرفت. مدتی هم در پاریس درس خواند. ۲ - محمد بوشهریحاج محمدآقا بوشهری ملقب به معینالتجار و مشهور به حاج محمد دشتی، در سال ۱۲۳۸ش در بوشهر تولد یافت. پدرش حاج محمدرحیم دهدشتی از تجار و اعیان بوشهر بود. حاج محمدآقا پس از انجام تحصیلات مقدماتی در حجره پدرش مشغول کار شد. پس از آنکه مدتی در نزد پدر خود به بازرگانی اشتغال داشت، ناگهان پدرش ورشکسته شد و کلیهِ دارایی او به دست طلبکاران افتاد و ناگزیر پدر و پسر جلای وطن کردند. حاج محمدآقا مدتی در نجف در حرم حضرت امیر به شغل کفشداری زوّار مشغول بود. سپس به بوشهر بازگشت و در دستگاه حاج محمدمهدی ملکالتجار مشغول کار شد و اندوختهای برای خود فراهم ساخت. ۲.۱ - سال ۱۲۶۶در سال ۱۲۶۶ به بغداد رفت و حجرهای دایر نموده، به کار تجارت پرداخت و تدریجاً کار بازرگانی او رونق گرفت. هنگامی که در بغداد مشغول کار بود، خبر یافت حاج عبدالمحمد ملکالتجار شوهرعمه وی که بلاعقبه بود، درگذشته است و عمه وی نیز به علت نداشتن اولاد، تمام دارایی خود را به برادرزادهِ خویش (یعنی همین حاج محمدآقا) بخشیده است. وی پس ازکسب خبر به بوشهر رفت. [۱]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۳۱۹، نشر گفتار با همکاری نشر علم، تهران۱۳۸۰.
سرانجام بین او و سایر وارث کار به مصالحه کشید و او سهمالارث خــود را در چهارصد هزار روپیه دریافت کرد. پس از آن به مکه معظمه مشرف شد و مدتی نیز در اروپا به مطالعه در امور تجارت پرداخت و در باب صادرات و واردات اطلاعات پرقیمتی به دست آورد و پس از ورود به بوشهر کار تجارتی خود را رونق داد و در جنوب ایران شهرتی کامل یافت. ۲.۲ - سال ۱۲۷۷در سال ۱۲۷۷ به علت مخالفت با قوامالملک شیرازی به تهران آمد و با امینالسلطان صدراعظم طرح دوستی ریخت و ابتدا بلوک معروف ممسنی را در فارس از دولت خریداری کرد؛ سپس امتیاز خاک سرخ جزیره هرمز را به دست آورد و هر روز بر ثروت او افزوده شد. [۲]
میرزاصالح، غلامحسین، رضاشاه، خاطرات سلیمان بهبودی، شمس پهلوی، علی ایزدی، ص۴۷، چاپ صهبا، چاپ اول، ۱۳۷۲.
در خوزستان مخصوصاً در اهواز و بندر محمره املاک زیادی تدارک دید.حاج محمد معین التجار در تهران قریب سی هزار متر از باغ لالهزار را که امروز حد فاصل بین خیابانهای سعدی جنوبی و لالهزار میباشد، خریداری کرد و در آن چندین عمارت با شکوه بنیاد نهاد و کلیه اثاثیه و لوازم آن را از خارج وارد کرد و هر کدام از آن بناها را به یکی از فرزندان خود بخشید؛ به طوری که در تهران هیچ بنایی به شکوه و زیبایی بناهای حاج معینالتجار در آن تاریخ وجود نداشت. ۲.۳ - سال ۱۲۷۹در سال ۱۲۷۹ در سفر اول مظفرالدینشاه به اروپا، معینالتجار در قسمتی از راه در خدمت شاه بود و با تقدیم قسمتی از خرج سفر شاه، توانست امتیاز خاک سرخ بندر هرمز را تجدید کند و در همین سفر، وی منصب سرترتیپی و سالیانه یک هزار تومان حقوق دریافت نمود. ۲.۴ - موافق با مشروطهحاج محمد معینالتجار تا انقلاب مشروطیت در تهران به شغل بازرگانی اشتغال داشت؛ ولی به علت مسافرتهای مکرر به اروپا و معاشرت با تجار خارجی، با مشروطه موافق بود و در بازار تهران در این زمینه فعالیت میکرد. پس از صدور فرمان مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی به نمایندگی از طرف تجار تهران به دوره اول مجلس رفت و در مجلس مقام ارجمندی یافت. وقتی در کابینهِ میرزا نصراللهخان مشیرالدوله لایحه قرضه از خارجی در مجلس رد شد و قرار گردید بانک ملی با سرمایه ایرانی تشکیل شود. معینالتجار به اتفاق امینالضرب تلاش زیادی به عمل آوردند و سرمایهای قابل ملاحظه جمع کردند؛ ولی تشکیل بانک ملی سرانجام نگرفت. [۳]
افشار، ایرج، اوراق تازه یاب و مشروطیت، ص۳۹۶، انتشارت جاویدان، چاپ بهمن، جلد۱، ۱۳۵۹.
در دوره سوم قانونگذاری حاج معینالتجار از بوشهر به وکالت انتخاب شد و در مجلس جزءِ هیئت علمیه که رهبری آن با سیدحسن مدرس بود، قرار گرفت. پس از تعطیل مجلس سوم، بدون اینکه سمتی در دولت داشته باشد، از ارکان ایران بود و غالباً دولتها با او به مشورت مینشستند. ۲.۵ - سال ۱۲۹۸در سال ۱۲۹۸ وقتی وثوقالدوله، رئیسالوزراء قرارداد معروف خود را با انگلیسیها منعقد نمود و طبعاً عدهای موافق و دستهای مخالف بودند، حاج معینالتجار بوشهری در جبهه ضد قرارداد بود و با تشکیل جلسات متعدد در منزل خود را به طور علنی قرار داد را مضر به حال مملکت میدانست. ۲.۶ - گزارشی از وزیر مختار انگلیسدر گزارشی که وزیر مختار انگلیس به وزارت خارجه انگلستان فرستاده است، مینویسد: ((هیئت مخالفین قرارداد را دو تن از شخصیتهای معروف پایتخت اداره میکنند که عبارتاند از: معینالتجار بوشهری و حاج جمعه خویی )). ۲.۷ - تبعید برخی رجالیوندر ملاقاتی که بین معینالتجار و وثوقالدوله روی داد، صریحاً معینالتجار قرارداد را ضد مصالح کشور دانست. سرانجام وثوقالدوله برای تحقق بخشیدن به قرارداد، به مجازات مخالفین پرداخت و پنج نفر از رجال کشور را به کاشان تبعید نمود. این پنج نفر عبارت بودند از: معینالتجار بوشهری، محتشمالسلطنه، مستشارالدوله، ممتازالدوله، ممتازالملک. معینالتجار و سایر رجال مدت هشت ماه در تبعیدگاه به سر بردند تا اینکه وثوقالدوله کنارهگیری کرد و مشیرالدوله زمام امور را در دست گرفت و از تبعیدشدگان خواست تا به تهران باز گردند. هنگام ورود این عده، قسمتی از بازار و خیابانها را چراغانی کردند. ابراز احساسات مردم نسبت به معینالتجار بیش از سایرین بود. ۲.۸ - معینالتجار در کودتای ۱۲۹۹در کودتای ۱۲۹۹ که عدهای به بند توقیف درآمدند، قرار بود معینالتجار هم توقیف شود؛ ولی چون در منزل نبود، به جای او یکی از فرزندانش توقیف شد و معینالتجار در تمام حکومت صدروزه سید، در اختفا میزیست. ۲.۹ - استقرار سلسله پهلویپس از استقرار سلسله پهلوی، امتیازاتی که معینالتجار داشت، همه لغو شد و او نیز فعالیت سیاسی را معطوف به فرزندان خود کرد و از دورهِ هفتم به بعد، یکی از فرزندان وی مقام وکالت مجلس را داشت. معینالتجار در زمان حیات خود ساختمان بزرگ و آبرومندی در بوشهر برای گمرک بنیاد نهاد. ۲.۱۰ - وفاتوفات او در سال ۱۳۱۲ در تهران اتفاق افتاد. [۴]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۳۲۰، نشر گفتار با همکاری نشر علم، تهران۱۳۸۰.
۲.۱۱ - وضع فرزندانبعداز مرگ حاج معینالتجار بوشهری، وضع زندگی اولادان آن مرحوم مثل زمان پدرشان چندان رضایتبخش نبود. در حیات آمد و شد زیاد داشتند، حتی حاج معینالتجار اغلب حضور اعلیحضرت همایونی شرفیابی حاصل میکرد و در سلامها و اعیاد جزء معمرین و صدرنشینها بود؛ ولی بعد از مرگش وضع بهکلی عوض شد. فرزندان به فکر افتادند همان وضع زمان پدر را داشته باشند، به تصور آنکه پدر مقام و نزدیکی به اعلیحضرت را با پول خریداری کرده پود، آنها هم درصدد برآمدند مخارجی کرده، در این راه پول به مصرف برسانند. غافل از آنکه پدرش از سالها تجارت و کسب شهرت برای خود ایجاد شخصیت کرده بود. ۲.۱۲ - ملاقات با مقاماتبه هر حال دو نفر اولادان آن مرحوم با این فکر با یداللهخان اسلحهدارباشی که از نزدیکان و محارم اعلیحضرت و جزء نوکران قدیم بود، تماس گرفته و با او آشنایی رفت و آمد پیدا کردند. بعد از طرح دوستی، موضوع نزدیکی با مقامات مخصوصاً اعلیحضرت همایونی را در میان میگذارند، صد هزار تومان برای اعلیحضرت و ده تومان هم به خودشان بدهند تا واسطه نزدیکی فرزندان بوشهری شود؛ ولی رضاشاه از این موضوع ناراحت میشود و دستور بازداشت آنها را میدهد. بعد از رسیدگی به وسیله مأمورین قضایی در آخرین مرحله رضاشاه به وسیله وزیر عدلیه و دادستان آنها را احضار میکنند و پس از سرزنش و نصیحت مورد عفو قرار داده و پرونده را خاتمه یافته تلقی میکنند. [۵]
میرزاصالح، غلامحسین، رضاشاه، خاطرات سلیمان بهبودی، شمس پهلوی، علی ایزدی، ص۳۴۹، چاپ صهبا، چاپ اول، ۱۳۷۲.
[۶]
میرزاصالح، غلامحسین، رضاشاه، خاطرات سلیمان بهبودی، شمس پهلوی، علی ایزدی، ص۳۵۰، چاپ صهبا، چاپ اول، ۱۳۷۲.
۲.۱۳ - نام فرزنداناز فرزندان وی جواد بوشهری، محمدصادق بوشهری، رضا بوشهری رشد سیاسی و اقتصادی پیدا کردند و کراراً به مقام نمایندگی مجلس شورای ملی و سناتوری رسیدند. یکی از فرزندان وی به نام معاونالتجار به علت نامعلومی در جوانی خودکشی کرد. وی در جوانی با دختر حاج محمدحسن امینالضرب ازدواج کرد. [۷]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۳۲۱-۳۲۲، نشر گفتار با همکاری نشر علم، تهران۱۳۸۰.
۳ - محمدصادق بوشهریمحمدصادق بوشهری متولد ۱۲۷۸، فرزند معینالتجار بوشهری بود. ۳.۱ - مشاغلاز جوانی به شغل تجارت پرداخت و در زمان خود از بازرگانان عمدهِ ایران بود. سودای سیاست در سر داشت و به وکالت مجلس رسید و در دورههای چهاردهم، هجدهم، نوزدهم و بیستم وکیل مجلس بود. در دوره پنجم و ششم مجلس سنا به مقام سناتوری رسید. ۲.۱۰ - وفاتوی در سال ۱۳۴۸ خودکشی نمود. متعاقباً یک پسر داشت که او هم خودکشی کرد. [۸]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۳۲۰، نشر گفتار با همکاری نشر علم، تهران۱۳۸۰.
۴ - جواد بوشهریجواد بوشهری معروف به امیر همایون، متولد ۱۲۷۲ فرزند حاج محمد معینالتجار بوشهری بود. تحصیلات او در رشته تجارت و اقتصاد بود. ۳.۱ - مشاغلاز جوانی به شغل خانوادگی که تجارت بود، پرداخت و در ضمن در محافل سیاسی تهران نیز رفت و آمد مینمود. در کودتای ۱۲۹۹ در زمره رجالی بود که بازداشت شد و در مدت حکومت سید ضیاء که صد روز طول کشید، در زندان بود. در دوره هفتم از تهران به وکالت مجلس انتخاب شد؛ ولی نتوانست در ادوار بعدی انتخاب شود. برای اولین بار در سال ۱۳۲۶ در ترمیم چهارم کابینه قوامالسلطنه به وزارت پست و تلگراف و تلفن معرفی شد. در کابینه عبدالحسین هژیر وزیر کشاورزی بود. در کابینه دکتر محمد مصدق به وزارت راه برگزیده شد و در همین سمت بود که مهمانداری لرد اول خزانهداری و وزیر مشاور انگلیس که برای مذاکره به ایران آمده بود، به عهده او قرار گرفت. در دوره هفدهم از تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شده، در ادوار مختلف مجلس سنا، سناتور انتخابی تهران بود و از سال تأسیس مجلس سنا تا هنگام فوت این سمت را دارا بوده، دو دوره نیز نائب رئیس مجلس سنا گردید و مدتی هم ریاست جشنهای ۲۵۰۰ ساله بود. ۲.۱۰ - وفاتدر سال ۱۳۵۱ درگذشت. ۴.۳ - تصاحب اموالاو اگرچه از مال دنیا بهره کافی برده بود، ولی در خیرات و مبرات دست گشادهای نداشت. در اواخر عمر دستش تهی بود. بانک ملی برای وصول مطالباتش ضد او اجرائیه صادر کرد و قسمتی از املاک و اموال او را بابت اصل و بهرههای دریافتی تصاحب کرد. [۹]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۳۱۸، نشر گفتار با همکاری نشر علم، تهران۱۳۸۰.
[۱۰]
بهبود، مسعود، از سید ضیاء تا بختیار، ص۳۲۹، چاپخانه رستمخانی، چاپ هفتم، س۱۳۷۷.
[۱۱]
بهبود، مسعود، از سید ضیاء تا بختیار، ص۲۱۹، چاپخانه رستمخانی، چاپ هفتم، س۱۳۷۷.
۴.۴ - جاسوس انگلستانو در زمان جنگ جهانی دوم با اشغال ایران توسط متفقین و در زمان دولت دکتر مصدق، جواد بوشهری جزء عناصر وابسته و از جاسوسان انگلستان بود. [۱۲]
ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، رهایی از تاریخ معاصر ایران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ص۲۶۷ - ۴۳۹، چاپ ششم، ج۲، س۱۳۷۳.
[۱۳]
مدنی، سید جلالالدین، تاریخ سیاسی ایران، ص۳۸۰، چاپ و نشر: دفتر انتشارات اسلامی۱۳۸۳.
۵ - رضا بوشهریرضا بوشهری، فرزند دیگر معینالتجار، بازرگان و تاجر معروف بود. ۳.۱ - مشاغلتجارتش رونق زیادی داشت. مدتی در آلمان دایر کرد و همسر آلمانی گرفت. یک دوره از تهران ـ گویا دوره هشتم ـ وکیل مجلس شد. وقتی که پسرش (مهدی) با اشرف پهلوی ازدواج کرد، کار پدر هم رونق گرفت. این بار به مقام سناتوری رسید و چند دوره در مجلس سنا عضویت داشت. در کار بازرگانی وارد بود و به صحت عمل و گفتار معروفیت داشت. ۲.۱۰ - وفاتهنگام فوت حدود هشتاد سال سن داشت. وی در سال ۱۳۵۰ درگذشت. [۱۴]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۳۱۹، نشر گفتار با همکاری نشر علم، تهران۱۳۸۰.
۶ - محمدباقر بوشهریفرزند معاونالتجار بوشهری و نوهِ دختری حاج امینالضرب، متولد تهران برای انجام تحصیلات عالی به اروپا رفت و در رشته تجارت و اقتصاد از دانشگاه منچستر انگلستان لیسانس گرفت. مدتی هم در پاریس درس خواند. ۴.۳ - تصاحب اموالبعد از مراجعت به ایران، به تجارت اشتغال ورزید. یک باره با مشکل مالی روبهرو شد، بانک ملی علیه او اجرائیه صادر کرد و تمام داراییاش را تصاحب نمود؛ حتی خانه مورثی و مجلل او را در خیابان لالهزار ضبط کردند؛ چون در تجارت شکست خورد، علیه سیاست روی آورد. ۳.۱ - مشاغلدر دوره هجدهم به وکالت مجلس شورای اسلامی ملی رسید. در ادوار نوزدهم، بیستم، بیست و یکم، بیست و دوم وکیل بود. در دوره هفتم مجلس سنا، سناتور فارس شد. ۲.۱۰ - وفاتدر سال ۱۳۷۷ش در آمریکا درگذشت. [۱۵]
عاقلی، باقر، شرح رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج۱، ص۳۲۱، نشر گفتار با همکاری نشر علم، تهران۱۳۸۰.
۷ - مهدی بوشهریسومین شوهر اشرف پهلوی، مهدی بوشهری است. پدرش جواد بوشهری از خانوادههای صاحب نفوذ بوشهر به شمار میآید. مهدی بوشهری سفیر سیار و رئیس هئیت مدیره فستیوالهای هنری بود. وی چند سال قبل از انقلاب تلاش نمود تا هواپیمایی شوروی ـ آئروفلوت ـ در ایران اجازه پرواز بیابد. [۱۶]
به کوشش فرهمند، جلال ـ حریری، مختار ـ پهلویها (خاندان پهلوی به روایت اسناد)، جدوم، فرزندان رضا شاه، ص۲۶۳، جسوم، ۱۳۸۴، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، چاپ نشر نظر.
۷.۱ - شریک تجاری اشرفمهدی بوشهری یکی از شرکای تجاری اشرف قبل از ازدواج آنها بود. بوشهری از نمونه درباریانی است که در اطراف شاهزاده پرسه میزدند، وی شانس بزرگی در همسری با اشرف به دست آورد و به واسطه او به یکی از پولدارترین مردان تبدیل شد. [۱۷]
اسناد لانه جاسوسی، از ظهور تا سقوط، ص۱۰۷، ترجمه وتنظیم دانشجویان پیرو امام، ناشر مرکز اسناد لانه جاسوسی آمریکا.
۷.۲ - واسطه در تجارتوی که در پاریس زندگی میکرد، توسط شاه به عنوان وسیله مهمی در تماس با صاحبان صنایع و تجارت به کار برده میشد، گفته میشود که بوشهری واسطه فروش راکتورهای اتمی فرانسه به ایران بوده است. ۷.۳ - دریافت وام از بانک ملیاو همچنین هنگام تصدی مسئولیت مدیر عاملی خانه ایران در پاریس در سال ۱۳۵۴ش بدون رعایت تشریفات قانونی دو میلیون فرانک فرانسه اعتبار از بانک ملی ایران شعبه پاریس دریافت کرد و علیرغم پیگیریهای متعدد بانک ملی ایران، از پرداخت بدهی خود خودداری کرد. تا اینکه این وام را پس از انقلاب، در سال ۱۳۶۳ وزارت ارشاد باز پرداخت کرد. ۷.۴ - سهامداری شرکتهااز میان شرکتها و مؤسساتی که مهدی بوشهری سهامدار آن بود، میتوان به شرکتهای واردات و حقالعمل کاری سولز ایران، شرکت پلیران، شرکت پخش نوار و صفحه اپریل، شرکت واردات شیشه و لوازم برقی تکنیساز، شرکت خدمات سینمایی و فیلمبرداری، شرکت گسترش صنایع سینمایی ایران، شرکت ایرساکو، شرکت آبهای معدنی دماوند، شرکت صنایع ساختمانی ث-ز-ا، شرکت امک ـ چالوس و شرکت لبنیات پاستوریزه پاک اشاره کرد. [۱۸]
بختیاری، شهلا، مفاسد خاندان پهلوی، ص۶۲ - ۶۱، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران۱۳۸۴.
۸ - پرویز بوشهریپرویز برادر مهدی بوشهری (شوهر سوم اشرف پهلوی) و پسر سناتور جواد بوشهری بود. پرویز در فرانسه بزرگ شده بود و ظاهراً از آن خُلهای روزگار به شمار میرفت و گاه دست به چنان کارهای دیوانهواری میزد که در جمع دوستان فرح اسمش را «زنجیری» گذاشته بودند. ۸.۱ - اشتغال به کار دادوستدپرویز بوشهری به کار دادوستد آن هم در شکل زدوبند مشغول بود و به قول معروف هر جا که بوی پول میآمد، حاضر و آماده بود. در مناقصهها، در صادرات و در هر کار نان و آبدار دیگر دستش در کار بود. حتی سروصدای هویدا هم درآمده بود و میگفت به پرویز بگویید اینقدر در همه جا حاضر نباشد و اقلاً حوزه فعالیت تجاری و اقتصادیاش را به یکی دو سه تا کار منحصر کند که ما هم تکلیف کار خودمان را بفهمیم. [۱۹]
مسعود انصاری، احمدعلی، من و خاندان پهلوی، ص۲۱-۲۰، تنظیم و نوشته، محمد برقعی ـ حسین سرافراز، نشر فاخته، تهران۱۳۷۱.
۹ - پانویس
۱۰ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خاندان بوشهری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۳۰. ردههای این صفحه : تراجم | خاندان ها | خاندان های ایرانی | رجال سیاسی عصر پهلوی | رجال سیاسی عصر قاجار | مقالات پژوهه | نمایندگان مجلس ملی | وزیران عصر پهلوی
|